|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رویکرد به ابزارهای فناورانه باید از منظر کسبوکاری باشد |
| | |
| نکته بسیار مهمی که به نظر میرسد در منظومه اکوسیستم بانکی و فینتکی کشور اعم از رگولاتورها و بازیگران، مغفول واقع شد این است که از مدخل فناوری نمیتوان به ابزارها و محصولات وارد شد؛ بلکه با درنظرگرفتن نیاز کسبوکارها باید محصول را طراحی و عرضه کرد. | حسام حبیب اله- نکته بسیار مهمی که به نظر میرسد در منظومه اکوسیستم بانکی و فینتکی کشور اعم از رگولاتورها و بازیگران، مغفول واقع شد این است که از مدخل فناوری نمیتوان به ابزارها و محصولات وارد شد؛ بلکه با درنظرگرفتن نیاز کسبوکارها باید محصول را طراحی و عرضه کرد. در غیر این صورت دچار چالشهایی میشویم که اکنون برخی از آنها را در موارد مختلف مشاهده میکنیم. ضرورت این دقت نظر در نحوه گسترش استفاده از ابزارهای جدید در لایههای دیگری نیز مطرح است. یکی از این لایهها، درون بانکها است آن هم در تمامی سطوح بهویژه شعب بانک. واقعیت این است که نیروهای ما در بانکها هم چندان با ابزارهای جدید آشنا نیستند و حتی اگر با برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای دانشافزایی با ادبیات روشها و ابزارهایی مانند تأمین مالی زنجیرهای آشنا شده باشند تا وقتی از نظر فکری نسبت بهضرورت گسترش این روشها و فوائد آنها اقناع نشده باشند ما در خط مقدم ترویج و تشویق بازیگران دیگر دچار اختلال هستیم. از اهمیت این مسئله اصلاً نباید بهسادگی گذشت چرا که نهتنها ما در بانک شهر بلکه بدون شک سایر بانکها هم با اینرسی و مقاومتی که در لایه شعب در برابر ابزارها و روشهای جدید وجود دارد کاملاً مواجه هستند و تا زمانی که این مقاومت روانی که تا حد زیادی ناشی از خوگرفتن نیروها با روشهای قدیمی است، باقی باشد نمیتوان به گسترش استفاده از خدمات نوین امیدوار بود.
به عنوان مثال میخواهم به SCF اشاره کنم؛ یکی از نکات مهمی که در آسیبشناسی و ارائه راهحلهای ناظر بر افزایش کارایی ابزارهایی مانند SCF باید موردتوجه قرار داد این است که شبه ابزارهایی با همین کارایی که در حال حاضر نیز در زنجیره تأمین مالی مورداستفاده قرار میگیرند با کارکردهای واقعی و درست خود فاصله دارند. بهعنوانمثال صکوک یا برات کارت. آنچه در عمل اتفاق میافتد با کارکردی که از این ابزارها انتظار داشتیم بهشدت فاصله دارد؛ بهمحض اینکه یکی از این ابزارها در اختیار حلقه دوم زنجیره قرار میگیرد آن را نقد میکند و عملاً تأمین مالی و انتقال تعهد از حلقه قبلی به حلقه بعدی زنجیره اتفاق نمیافتد.
این رفتار از دو خاستگاه نشئت میگیرد؛ تورم مزمن در اقتصاد ایران که حفظ ارزش پول را به یکی از دغدغههای اصلی بخش واقعی اقتصاد تبدیل کرده و دیگری نیز فقدان شمولیت ابزارها است. بهعنوانمثال میتوان به چک الکترونیکی اشاره کنم؛ این ابزار در بانک مرکزی تعریف شده و اجرای آن به تمام بانکها الزام شده و برخی از بانکها هم چک الکترونیکی را عملیاتی کردهاند؛ اما تا زمانی که بسترهای لازم برای پذیرش این چکها در تمامی شبکه بانکی فراهم نباشد و امکان صدور آن در تمام بانکها فراهم نشده باشد حتی همان بانکهای پیشرو نیز در استفاده از آن چالش خواهند داشت. ابزارهای اعتباری مانند SCF هم همینگونه هستند و تا استفاده از آنها شمولیت پیدا نکند از کارایی لازم برخوردار نخواهند بود.
در این مورد خاص، اقدامات بانکها را میتوان در سهلایه دستهبندی کرد؛ لایه اول هسته یا همان کُر بانک است. تا تغییرات و آمادگیهای لازم در این هسته ایجاد نشود، طراحی محصولات و مدلهای مختلف تأمین مالی زنجیرهای عملاً فایده و نتیجهای نخواهد داشت. در لایه دوم که بیشتر از جنس کسبوکار است باید به این نکته توجه داشت که صنایع مختلف، به مدلهای مختلف و مختص خود در طراحی محصول SCF نیاز دارند و نمیتوان یک مدل SCF را برای صنایع مختلف استفاده کرد. بهعنوانمثال ما در بانک شهر هم باید برای شهرداریها مدل مناسب تأمین مالی زنجیرهای طراحی و عرضه کنیم و هم برای صنایع حوزه انرژی و همچنین برای شرکتهای حوزه داروسازی محصولات متناسب با نیازشان طراحی و عرضه کنیم. لایه سوم کمی برون بانکی است و به تعامل بانکها با بانک مرکزی گره خورده است؛ بانک مرکزی باید اجازه و امکان تنوعبخشی به ابزارهای SCF را به بانکها بدهد. ابزارهای مجاز در حال حاضر بسیار محدود است و این قابلیت را که برای مشتریان مختلف، مدلهای مناسب با نیازشان طراحی کنیم را از ما گرفته است. | | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|