مرد جوانی که مرد پولداری را با شلیک گلوله به قتل رسانده و هنگام فرار روی باند فرودگاه مهرآباد دستگیر شده بود، با گذشت اولیای دم از قصاص نجات یافت اما باید بار دیگر پای میز محاکمه برود تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
ساعت 16 عصر روز هفتم اردیبهشتماه سال 94 قاضی حسینپور که در آن روز مسولیت کشیک قتل پایتخت را بر عهده داشت با تماس مأموران کلانتری 134 شهرک قدس از قتل مردی میانسال در خانهاش باخبر و همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل حاضر شد.
محل حادثه طبقه دوم ساختمانی پنج طبقه و مقتول هم صاحبخانه 68 ساله به نام داریوش بود. بررسیها نشان داد که کتف داریوش هدف قرار گرفته و رشتهای پلاستیکی هم به دور گردنش پیچیده شده است. هنگام حضور ماموران مرد جوانی که دست و پایش با نوار پلاستیکی بسته شده بود در محل حضور داشت و در واقع او بود که موجب افشای راز این جنایت شده است.
مرد جوان به ماموران گفت: پیک موتوری صرافی هستم ساعتی قبل مدیر صرافی گفت 30 هزار دلار را برای داریوش بیاورم. وقتی زنگ خانه را زدم مردی از پشت آیفون خواست دلارها را در آپارتمان تحویل بدهم. وقتی وارد آپارتمان شدم ناگهان مرد مسلحی مرا تهدید کرد و جسد داریوش را نشانم داد و خواست روی زمین دراز بکشم، بعد دست و پایم را بست و 30 هزار دلار را از من گرفت و فرار کرد. من با جسد تنها ماندم، ترسیده بودم که مدیر صرافی با تلفن همراهم تماس گرفت، در همان حالت توانستم هندزفری را جواب بدهم و ماجرا را برای مدیر صرافی تعریف کردم و او هم پلیس را در جریان گذاشت.
کارآگاهان دوربینهای محل را بررسی کردند و تصاویر مظنون را به دست آوردند، خانواده مقتول در مورد مظنون گفتند: او از مدتی قبل به خانه داریوش رفت و آمد داشت و اسمش حسام است.
به این ترتیب هویت مظنون معلوم شد و ماموران همسر او را شناسایی کردند اما همسر حسام گفت مدتی است که از او جدا شده است.
سپس کارآگاهان بعد از تحقیق از همکاران حسام پرداختند و متوجه شدند او بعد از ارتکاب قتل به محل کارش مراجعه نکرده و به تماسهایش هم جواب نداده است. در نهایت نوزدهم خرداد ماه همان سال کارآگاهان متوجه شدند نام حسام در میان لیست مسافران پرواز آبادان ثبت شده است، بنابراین راهی فرودگاه مهرآباد شدند و حسام را در حالی که سوار اتوبوسی بود که مسافران را از ترمینال به سمت هواپیما میبرد، بازداشت کردند.
حسام در اولین بازجوییها به قتل داریوش اقرار کرد اما گفت قصد قتل نداشت و حادثه اتفاقی رقم خورد. او توضیح داد: از همسرم جدا شده بودم و در آگهی روزنامه دنبال خانه میگشتم که با مقتول آشنا شدم، او که وضع مالی خوبی داشت و مجردی زندگی میکرد در روزنامه برای پیدا کردن همخانه آگهی داده بود. پس از مدتی که با او هم خانه شدم گفت که امنیت جانی ندارد و خواست برایش اسلحهای تهیه کنم. من هم قبول کردم و اسلحهای برایش خریدم. روز حادثه داشتم کار با اسلحه را به او یاد میدادم که وقتی اسلحه را روی اپن آشپرخانه گذاشتم تیری شلیک شد و به داریوش خورد. او هم عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. من که ترسیده بودم رشتهای پلاستیکی که آنجا افتاده بود را برداشتم و به دور گردنش پیچیدم تا ساکت شود، اما نمیخواستم او را بکشم.
متهم درباره سرقت دلارها هم گفت قبل از حادثه متوجه شدم داریوش سفارش خرید 30 هزار دلار داده و منتظر رسیدن پیک صرافی است. لحظاتی بعد از تیراندازی، پیک صرافی زنگ خانه را زد، همان موقع تصمیم به سرقت دلارها گرفتم. او را به داخل آپارتمان دعوت کردم و با تهدید دست و پایش را بستم و دلارهایش را سرقت کردم. دلارها و اسلحه را هم در ساختمانی نیمهکاره پنهان کردم.
به این ترتیب پرونده برای تکمیل تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی فرستاده و در نهایت با تکمیل تحقیقات کیفرخواست برای این متهم صادر شد و او در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد.
قضات شعبه 24 دیوان عالی کشور نیز حکم قصاص او تایید کردند و در حالی که همزمان با مراحل اجرای حکم تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران ادامه داشت خانواده مقتول حاضر به رضایت شدند و در نهایت این متهم از مرگ نجات یافت و قرار است به زودی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه برود.
|